همه چیز از صبح روز 6 اردیبهشت شروع شد. از خواب که بیدار شدم تصمیم گرفتم برم آزمایشگاه تست بارداری بدم خیالم راحت شه. ساعت 8 صبح رفتم آزمایشگاه و تست دادم وقرار شد عصر اون روز برم وجوابو بگیرم. مشکلی نبود آزمایشگاه مفتح سر راهم به موسسه بود ساعت 5 کلاسم شروع میشد و من 4.5 توی آزمایشگاه بودم تا نوبتم بشه هزار بار پیش خودم گفتم یعنی هستم؟ یعنی نیستم؟ هستم؟ نیستم؟ تا بالاخره نوبتم شد بلافاصله همونجا پاکتو باز کردم و دیدم که نتیجه ..... مثبت بود اینقدر از افکار و احساسات متعدد اشباع شده بودم که هیچ احساسی نداشتم پاکتو توی کیفم گذاشتمو حرکت کردم گیج بودم انگار همه جا فرق کرده بود در عین شلوغی همه جا خلوت بو...